باورهاي ذهني

شخصي سر كلاس رياضي خوابش برد.زنگ را زدند و بيدار شد.با عجله دو مسئله را كه روي تخته سياه نوشته شده بود يادداشت كرد و با اين باور كه استاد آنرا به عنوان تكليف منزل داده است به منزل برد و تمام آنروز و آن شب را براي حل كردن آن ها فكر كرد هيچ يك را نتوانست حل كند.اما طي هفته دست از كوشش بر نداشت سرانجام يكي از آن دو را حل كرد و به كلاس برد.استاد به كلي مبهوت شد چرا كه آن دو را به عنوان دو نمونه از مسائل غير قابل حل رياضي داده بود.

#سجادطباطباييان#بمب_انرژي#مشاوره#انگيزه#انگيزش#راهپويان_پرواز#كنكور#همايش#مشاوره_تحصيلي

 

sajadtabatabaeeian#

 

#moshavere  #konkur#rahpouyanparvaz#rahpooyanparvaz#angizesh#bombenergy#konkoor

 

 

 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.